دخترکم با نگاهی گیج به دهانم زل زده بود، من فارسی حرف میزدم اما با لهجه، چند بار اَزَم پرسید چه میگویم؟ از کاشمری صحبت کردن پشیمان شدم و به قول خودمان تهرانی با همان ته لهجه کاشمری با او سخن گفتم، آن وقت متوجه منظورم شد. بارها این موضوع برایم اتفاق افتاده و ممکن است برای بسیاری از شما هم پیش آمده باشد.
گاه حتی به دلیل برخی تُپقهایی که زده و لهجهتان با تهرانی قاطی شده، زرد و سرخ شدهاید؛ اما با این حال نگرانیها از حذف لهجه محلی وجود دارد، چه بسا دیری نپاید که با وجود تکنولوژیهای ارتباطی و تبدیل جهان به دهکدهای، بسیاری از تفاوتها رنگ ببازد و از لهجهها و گویشها فقط در مطالعات باستانشناسی اثری بیابیم.
البته به اعتقاد فعالان حوزه زبانشناسی، «زبان» لهجهها و گویشها چیزی نیستند که بخواهیم آن را حفظ کنیم چه بسا اگر امروز به زبان دوران سعدی و حافظ سخن بگوییم خیلیها به ما بخندند. با این همه در حوزه علم زبانشناسی که شاخههای مختلفی دارد، گویششناسی اهمیت دارد اما باید دید لهجهها و گویشهای متفاوت چگونه پدید آمدهاند؟
گویشها بر هم برتری ندارند
کارشناس ارشد زبانشناسی در گفت و گو با ایسنا معتقد است؛ زبانهای هر خانواده، زبانی از اصل واحدی منشعب شدهاند، اما بعدها به دلایل گوناگون، مردمی که به زبان واحدی سخن میگفتهاند، به نواحی مختلف مهاجرت کرده و در نتیجه نداشتن ارتباط با یکدیگر، زبانشان جداگانه تحول پیدا کرده و با هم متفاوت شده و از اینجاست که زبانها، لهجهها و گویشهای گوناگون پدید آمده و به کار رفتهاند.
به گفته محمد اسحاقی هر یک از چنین زبانهای محلی که در ناحیهای به کار میرود و تا حدی، آواها، واژگان دستور متفاوتی دارد، یک گویش به شمار میرود، لذا از دیدگاه زبانشناسی، گویشها بر یکدیگر تفوق و برتری ندارند؛ چراکه گویشوران آنها قادرند به راحتی با گویش خود با دیگران رابطه برقرار کنند و نیازهای خود را برآورده سازند، ولی از دید مردم و از جهت نیاز به یک زبان همگانی رسمی به منظور آسانی ارتباط بین گویشوران، گویشهای مختلف و آموزش دادن سواد و مسائلی از این قبیل، معمولاً دامنه کاربرد یکی از گویشهای سرزمین وسیعتر میشود و در ظاهر بر گویشهای دیگر تفوق مییابد.
وی عنوان کرد: در همه کشورها، یکی از گویشهای زنده و رایج به دلایل سیاسی، تجاری، تاریخی، جغرافیایی و… به عنوان زبان رسمی برگزیده و به کار میرود که در کشور ما فارسی دری در این مقام قرار دارد از اینرو به این گویش توجه میشود و واژگان آن گردآوری و در فرهنگهای لغت ثبت میشود اما به گویش روستاها و شهرهای کوچک توجهی نمیشود از اینرو آواها و واژگان این گویشها ثبت نشده و فقط بعضی از آنها چند شعر و ترانه مکتوب دارند که توصیف گویش آنها در آینده بر پایه چنین آثاری امکانپذیر نیست.
این کارشناس ارشد زبانشناسی گفت: در گذشته به دلیل تفرقه زبانی، گویشهای متعددی به وجود آمدند؛ ولی امروزه به دلایلی از قبیل وجود رسانههای ارتباط جمعی به ویژه تلویزیون، گسترش سواد که خود لازمه مسافرت به شهرهای دیگر و استفاده از زبان رسمی است، وجود کارمندانی که از شهر خود به شهر دیگری میروند و باید به زبان رسمی صحبت کنند، ازدواج افراد با گویشهای مختلف که مجبورند به زبان رسمی صحبت کنند، نیاز به رفت و آمد و هجرت به شهرهای بزرگ و لزوم استفاده از زبان رسمی و … تا حد زیادی باعث به فراموشی سپردن گویشها و یکنواختی و متحد شدن آنها با فارسی شده است؛ بنابراین باید قبل از فوت فرصت، گویشها بر اساس اصول علمی زبانشناسی و با راهنمایی اساتید فن ثبت و ضبط گردند.
اسحاقی گفت: امروز در کاشمر و شهرهای کوچک بسیاری از واژههایی که نسل جوان به کار میبرند با واژههای مورد کاربرد سالخوردگان متفاوت است و بیشتر واژههایی که در تهران و شهرهای بزرگ به کار میروند، کاربرد دارند.
وی خاطرنشان کرد: بدین ترتیب تمام گویشها در حال همگون شدن با گویش تهران است نه اینکه در کشور ما اینطور باشد، بلکه عموماً به خاطر اینکه یک زبان و گویش به دلایل مختلف اعتبار پیدا میکند، معمولاً افراد در محیطهای رسمی، سعی میکنند از زبان یا گویش با وجهه اجتماعی و ملی استفاده کنند البته این امر در مدارس و محیطهای آموزشی و به خصوص در بین دختران بیشتر تجلی دارد زیرا آنان سعی میکنند با بهره گرفتن از گویش تهران و زبان رسمی، مورد تمسخر همکلاسیهای خود قرار نگیرند.
وی با تأکید بر اینکه دختران مهمترین عامل همگونی و وحدت گویشها با گویش وجههدار تهران هستند، اظهار کرد: این روند با گسترش تحصیل و دریافت مدارک دانشگاهی و نیز تدریس در کلاسهای درس، در سالهای اخیر شتاب بیشتری گرفته است لذا این افراد در برگشت از محل تحصیل به محل سکونت خود که میتواند حتی یک روستای کوچک باشد دیگر حاضر نیستند از گویش اصلی خود استفاده کنند بنابراین دگرگونیهای گویش به سرعت رو به سوی وحدت دارند.
اسحاقی گفت: بسیاری از واژههای متروک شده در فارسی هنوز هم در گویشها رایج هستند و میتوان از آنها در واژهسازی و انتخاب نامهای جدید و یافتن معادل واژههای بیگانه و به طور کلی در گسترش زبان فارسی استفاده کرد.
وی با بیان اینکه هنوز در گویشها، واجهایی هست که بازمانده فارسی میانه است؛ گفت: این واجها در فارسی یا دیگر وجود ندارند و یا اینکه به واج دیگری تبدیل شدهاند به عنوان مثال واج/a/ پایانی در بسیاری از واژههای گویش کاشمری به کار میرود که در فارسی فقط در دو واژه «نه» و «وَ» باقیمانده و به قول مرحوم خانلری در فارسی دری امروز در همه جا در آخر کلمه این مصوت مانند زیر (کسره) ادا میشود.
وی با مقایسه واژههای مورد استفاده نسل جوان و سالخوردگان کاشمری گفت: به دلیل کاربرد وسایل جدید و بعضاً لوکس و پیشرفته در جامعه، نسل جوان مرتباً با آنها سر و کار دارند و مجبورند تا از آنها استفاده کنند و واژههایشان را به کار ببرند.
اینگونه واژهها را معمولاً همانند فارسی رسمی تلفظ میکنند و اکثر این واژهها بیگانه هستند، مانند فاکس، مبل و مبلمان، کابینت، واکمن، تایپ، کامپیوتر؛ (کیف) سامسونیت، ویدئو، (شلوار) لی، ادکلن، سشوار، استنسیل، تیشرت، پروژکتور، پوستر، زیراکس.
وی افزود: بسیاری از واژهها مدلولشان یا از بین رفته است و یا در حال از بین رفتن هستند که نسل جوان از آنها بیاطلاع یا کم اطلاع هستند در حالی که سالخوردگان با آنها آشنا هستند و گاه و بیگاه از آنها در گفتههایشان استفاده میکنند و مثال میآورند، مانند وسایل شخمزنی سنتی از قبیل جوق(یوق) گردنی و نخ، وسایل روغنکشی سنتی از قبیل گاو خراس، گاوی که در روغنکشی استفاده میشده است بعضی از وسایل مورد استفاده کشاورزان مانند توبره، همچنین بعضی از شغلها را جوانان امروزی کمتر انتخاب میکنند و بنابراین با اصطلاحات آنها آشنایی ندارند. در حالی که در قدیم اکثر مردم با آن شغلها آشنایی داشتهاند مانند اصطلاحات مربوط به گلهداری و غیره است.
اسحاقی عنوان کرد: سالخوردگان معمولاً از بعضی از مدها، مدلها، سبکها، واژههای علمی و … اطلاع چندانی ندارند و در عین حال فرزندان آنها از واژههای مربوط به این موارد استفاده میکنند و البته خودشان زیاد تمایل به کاربرد این گونه واژهها ندارند. اکثر این واژهها بیگانه هستند مانند: (آشپزخانه) اوپن، دکور و دکوراسیون، تاکتیک، ترور، تریکو، واکسن، ویترین، ولوم، ویراژ، ویزا، ویزیت، هیپی، لوستر، لوکس، اسکاج، سایز، اسپری، استپ، سوبسید، ترم، تست، اتوماتیک، بوتیک، میزامپلی، فاز، پرس، پروفسور، پمپاژ، رکورد، رستوران، روژ، سن، سرویس، تکنیک.
وی یادآور شد: نسل جوان معمولاً از قیودی که در فارسی رسمی به کار میرود استفاده میکنند تا قیود خاص این گویش.
با این حال از همگونی زبان و گویشمان ناخرسند نباشیم، زیرا این همگونی دست ما نیست و بیشتر شبیه سیلی میماند که چه بخواهیم و چه نخواهیم این تحولات در حوزه زبان در حال رخ دادن است و ما نمیتوانیم آن را حفظ کنیم فقط باید با ثبت و ضبط و گردآوری گویشها بر اساس اصول علم زبانشناسی و با راهنمایی اساتید فن اقدام کنیم.
ثبت دیدگاه